پست قبلی می خواستم از دلتنگیام بنویسم، از اینکه از اطرافیانم دلگیر بودم. از اینکه یه جاهایی واقعاً طوری منو شکستن که خودم صدای خورد شدنمو به وضوح شنیدم، ولی منصرف شدم. این پست هم فقط به همین چند خط راجع به این موضوع قناعت می کنم، چون می بینم حرفهای گفتنی و مسائلی که ارزش فکر کردن داشته باشه، طوری که برام مفید باشه تا مضر، خیلی بیشتره. به خودم گفتم همه اینا رو می سپارم به خدا و گذر زمان، امیدارم که همه چی درست بشه.
کاش شبانه روز به جای ۲۴ ساعت، ۳۶ ساعت یا حتی ۴۸ ساعت بود! وقت کم می یارم یه خروار کتاب نخونده گذاشتم جلوم با یه برنامه ریزی که تا الان ای بدک نبوده. ولی کار عقب مونده زیاد دارم.با وجود داشتن کلاس یک دست و بچه های پایه و اساتیدی که یه مقدار دلشون برای ما دانشجوهای فلک زده سوخت، به دلیل گرمای غیر قابل تحمل کلاسها رو سه هفته زودتر از موعد مقرر تعطیل کردیم! برای همینه که من الان اصفهانم و با خیال راحت دارم می نویسم!
سلام آبجی. بابا اصفهان هم که از گرما دست کمی از اونجا نداره !! خیلی گرم شده این ۲-۳ روزه.
سلام داداش گلم.
اصفهان هر چه قدر هم که گرم باشه بازم مثه فومن نیس، چون اونجا شرجیه. وقتی می ریم بیرون انگاری رفتیم تو حوض آب!!
سلام.ممنونم که به وبلاگ ما سر زدین.اون وبلاگ مال دونفره همونهایی که قبلا در دو وبلاگ جداگانه مینوشتند.
این پست شما را خوندم انگار این فرهنگ شده که تو ایران باید از نزدیکان و خانواده ها بیشتر آزار ببینیم تا غریبه ها!!!!!!!!
منم گاهی که برای سئوالام جواب کم میآرم خودم رو با مسائل علمی و چیز هایی که میتونه فکر منو عوض کنه سرگرم میشم.
وبلاگ جالبی داری
تبریک
خوشحال میشم پیش منم بیای
راستی من اول شدم (-:
مضرات امتحانات : افزایش بار علمی به طور نا خواسته ! کمبود شدید خواب و کاهش زمان لالا از هفت ساعت به هفت دقیقه ! رواج فرهنگ غلط پاچه خاری برای استادان ! افزایش خشونت علیه حیوانات (خر زنی !!!) چپ و چول شدن چشمها بر اثر روش های غلط تقلبی ! سردرد حاصل از تمرکز شدید برای یافتن راههای مدرن تقلب! افزایش ادب به طور چشمگیر برای گرفتن جزوه از هر کسی
وبلاگ قشنگی داری وقت
کردی یک سر به من بزن
آقا این زمان تمومی نداره... آی کش مییاد... آی کش مییاد...