.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

استاد

امروز بعد از چهار سال رفتم یکی از اساتید دوره کاردانیم رو دیدم. این استاد این قدر از نظر ظاهر تغییر کرده بود که بدون اغراق در نگاه اول نشناختمش! اگه صداش رو نمی شنیدم تشخیص نمی دادم که خودشه. از قبل باهاش هماهنگ کرده بودم که میرم دانشگاه، بهم گفته بود بیا سر کلاسم. کلاسهاش بازم مثل همیشه شیرین بود. فکر می کنم اینکه یه استاد یا معلم برای یه دانشجو یا دانش آموز ماندگار می شه همه اش بسته به برخوردهای استاد یا معلم داره و اینکه چه قدر با دانشجوی خودش در تعامل باشه. تعداد این اساتید و معلم هایی که من در دوران تحصیلم داشتم واقعاْ انگشت شماره، ولی ای کاش تعدادشون بیشتر بود.

نظرات 3 + ارسال نظر
مسعود... سه‌شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 17:03

بروزم...
ممنون میشم مطالعه بفرمائید...[گل]

پرسه پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:45

آره واقعا خیلی خیلی کمن
چقدر خوبه که رفتی و یادی تازه کردی :)

مسعود... پنج‌شنبه 17 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 14:41

سلام...
من برای این پست نظر داده بودنم!!!!!!!!!!

ببخشید متوجه منظورتون نشدم.
نظر داده بودید چه طور مگه؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد