راهی است راه عشق که هیچش کناره نیست
آن جا جز آن که جان بسپارند چاره نیست
هر گه که دل به عشق دهی خوش دمی بود
درکار خیر حاجت هیچ استخاره نیست
ما را ز منع عقل مترسان و می بیار
کان شحنه در ولایت ماهیچ کاره نیست
او را به چشم پاک توان دید چون هلال
هر دیده جای جلوه آن ماه پاره نیست
فرصت شمر طریقه رندی که این نشان
چون راه گنج بر همه کس آشکاره نیست
نگرفت در تو گریه حافظ به هیچ رو
حیران آن دلم که کم از سنگ خاره نیست
صلح جهانی یا جنگ؟
خوشحال می شم نظرتونو بدونم در بلاگم.
سلام
چرا این روزا تو هر بلاگ میرم حرف ازعشقه
آخه این عشق چی داره
جزء دردسر ،دل شوره،وقت تلف کنی،مشغولیت ذهنی،چیز دیگیه ای نداره
من موندم شایدم من لیاقت عاشق بودن رو ندارم
خلاصه پیشش ما بییا
حق با شماس. این پست من عشق رو تداعی می کنه برای خواننده ها، ولی اگه بگم من عاشق نیستم شاید کسی باور نکنه!
اگه کسی رو پیدا کردی که انقدر عاشق بود،سلام منو بهش برسون!!!!!!
عشق ...
گاهی عشق پرورش یافته نیاز است...گاهی عشق مولود غرور...گاهی با این عشقها حس میکنیم که عاشقیم!!!!
عشق نه مولود عاشق است نه محصول کرشمه معشوق...عشق آمدنی است بی هیچ بهانه ای...وقتی آمد نمیرود...بی هیچ بهانه ای...