نمی دونم چرا دلم گرفته، یعنی شایدم بدونم از کجا نشات گرفته ولی هر چی فکر می کنم می بینم ارزش نداره. دلم یه شونه می خواد که سرمو بذارم روشو گریه کنم و یه کم درد و دل، که شاید همه خستگی های این مدت رو از وجودم دور کنم. اما یه همچین شونه ای پیدا نمی کنم. احساس تنهایی می کنم، بر خلاف اینکه دورو برمو که نگاه می کنم می بینم خیلی ادم هست!
خدایا فقط یه کم دردو دل کردم یه موقع این حرفها رو نذاری پای ناشکریا! روزی هزار بار شکر.
سلام دوست من
الهی
عزیزم خدا خیلی مهربونه چه کسی بهتر از خدا که باهاش درد دل کنیم
حرفات رو همینجا بزن... ما گوش میدیم.