.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

حل شد!

بالاخره مشکلم حل شد. همین جا ازsilence و پرسه عزیز تشکر می کنم که خیلی بهم کمک کردن.

امشب هم که فوتبال ایران و مکزیکه. برای همه ملی پوشان عزیز کشورمون دعا می کنم که پیروز این میدان باشن. انشاء الله.

کمک

من با blogrolling مشکل دارم. لینک هایی که به فارسی می دم فونتش به هم می ریزه. شما می تونین کمکم کنین؟ ممنونم از همگی.

درس خوندن

واقعاً درس خوندن هم لذتی داره. اونم برای من که مدتیه از درس خوندن به معنای واقعی دور بودم. اوایل که شروع کرده بودم خیلی برام سخت بود، تو مسائل پیش پا افتاده ی ریاضی میموندم یعنی راه حلی براش به ذهنم نمی رسید. این سوالها و مباحث همون هایی بودن که کلی برای کنکور پیش دانشگاهی خونده بودمشون ولی چون مدتی از درس خوندن دور بودم حسابی همه چیز پاک شده بود!! ولی کم کم افتادم رو غلتک درس خوندن. حالا دیگه خدا رو شکر دارم همش دنبال یه نیم ساعتی می گردم که بتونم بازم درس بخونم و تا می شه وقتم تلف نشه. تقریباً یه هفت ماهی فرصت دارم تا کنکوری که مد نظر منه. با وجود اینکه حجم درسا زیاده ولی من می تونم خودمو برسونم.

 

یادمه دبستان که بودم همیشه با علامت کوچکتر و بزرگتر مشکل داشتم، نمی دونستم که کدوم کوچکتره و کدوم بزرگتره. تا اینکه یه روز مامانم بهم گفت: ماهی همیشه لقمه ی بزرگترو می خوره!! یعنی اونی که به طرفه دهنه علامته بزرگتره! چه تشبیه با حالی بود. تا امروز که سالها از اون روزها می گذره من این مثالو یادم نرفته.

رانندگی و مرد سالاری!!!

چرا یه عده از مردها فکر می کنن چون مردن باید زور بگن حتی اگه حق با اونا نباشه. فکر می کنن هنوز عهد بوقه که زوربگن؟! و بدتر از اون این زورگویی تو رانندگیه. همین که می بینن طرف یه خانومه با وجود اینکه خودش داره خلاف می یاد بازم طلبکاره. انگاری ارث باباشو خوردیم!

امروز از تو خیابون پیچیدم تو یه کوچه که یه طرفه بود و راه با من بود، مرده با کمال پر رویی انگاری که حق مسلمشه!(انرژی هسته ای حق مسلم ماست!!!!) اشاره می کنه برو عقب! منم گفتم شما برو عقب راه با منه. کلی هم موتور و دوچرخه می خواستن از کنار ما رد بشن که چون ورودی کوچه باریک بود نمی تونستن، راننده همین طوری سر جاش موند منم گفتم من پرروترم بچرخ تا بچرخیم!! حالا ادبت می کنم که دفعه دیگه خلاف نیای یا اگرم اومدی زور نگی من که دیگه یه بارش کردم ترمز دستی رو کشیدم همین طوری دست به سینه نشستم،  تو رانندگی به خودم شک ندارم تعریف از خود نباشه ولی دست فرمونم خوبه، رانندگی رو از بچگی یاد گرفتم برای همین سرعت عملم خوبه، لااقلش اینه که بابام تاییدم می کنن. یه 30یا 40 ثانیه صبر کرد دید حریفم نمی شه مجبور شد بره عقب، وقتی از کنارش رد شدم به من می گه بی شعور!!!! حرفی که زد دقیقاً لایق خودش بود.

خوشحالم از اینکه فهمید هر کسی در مقابلش چون که مرده، کوتاه نمی یاد.

 

 

معضل تکنولوژی

سالروز فتح خرمشهر بر همه ایرانیان مبارک.

 

فکر کن، هر روز تا لنگ ظهر می خوابی، بعد هلک هلک پا می شی ببینی کارهای اون روزچیه که ردیفش کنی. حالا امروز قرار باشه صبح ساعت 4:45 بنا به اقتضای همان کارهای هر روزی از خواب بیدارشی. شب هم ساعت 12:15 خوابیده باشی، اون وقت ساعت 1 نصفه شب با صدای ویق ویقه یه چیزی از خواب بیدارشی، اینقدرم گیج خوابی که نفهمی صدای ساعته، تلفنه یا موبایله. با جمع کردن کل حواس پنج گانه می بینی برات  مسیج دادن! شمارش هم برات آشنا نیست.یکی نیست بگه آخه بنده خدا اگه خودت نصفه شبی بیداری دلیل نمی شه که همه ملت بیدار باشن که. اون وقت شما اگه به جای من بودین

به همه تکنولوژی روز و شب!!بد و بی راه نمی گفتین!

 

کمک

من دفترچه کاردانی به کارشناسی دانشگاه سراسری رو گرفتم. اون قسمتی که نام و کد محل تحصیل (فوق دیپلمو گرفتیم) رو می خواد اصلاْ‌ کد دانشگاه های آزادو نداره!! اگه کسی می دونه باید اینجا چی بنویسیم به منم بگه. ممنون می شم.

تولد

امروز تولدمه. ۲۲ بهار رو پشت سر گذاشتم. اما این تولد مثه تولد سالهای قبل نیست. تولد امسال برای من یه تولد متفاوته، یه تولد دوباره! من امسال منتظر خیلی چیزهای خوبم، و برای رسیدن بهش نهایت تلاشمو می کنم. یا علی مدد...