.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

.:. بید قرمز .:.

می نویسم تا فراموش نکنم، که بوده ام.

الان قیافه ام با دلقک های سیرک تفاوت چندانی نداره! منظورم بیشتر اون دماغ مبارکه که متورم و قرمز شده از بس که آبریزش بینی دارم، دیگه مُردم والا! می گن سالی که نکوست از بهارش پیداست، چه سالی بشه امسال!

سفر همیشه روح آدم رو تازه می کنه. و چه بهتر که این سفر زیارتی باشه و بتونی کلی درد و دل کنی و خالی بشی! قسمت شد و عید امسال هم مثل پارسال رفتم مشهد. یه سفر کوتاه سه روزه، ولی خوب بود. امیدوارم که انرژی لازم رو تا آخر سال به دست آورده باشم.  

اومدن سال هزار و سیصد و هشتاد و هشت هجری شمسی رو به شما خوبان تبریک می گم. امیدوارم که سال شاد و پربار رو داشته باشید. 

  

 

 

پ.ن: عکس رو از اینجا برداشتم.

چند سالی هست به آخر سال که نزدیک می شیم، یه نگاهی می ندازم به سالی که پشت سر گذاشتم، و چک می کنم ببینم تو اون سال چه کارهایی انجام دادم. امسال هم طبق روال هر سال، این کار رو انجام دادم. باید بگم که از نظر علمی سال نسبتاً خوبی رو داشتم. سالی که تونستم تو مقطع کارشناسی ناپیوسته کامپیوتر فارغ التحصیل بشم. سالی مجدداًآموزش زبان انگلیسی رو شروع کردم و امیدوارم که این بار دیگه به طور پیوسته بتونم ادامه اش بدم و توش موفق باشم. از نظر کاری هم باید بگم خوب بود. خوش بختانه بلافاصله بعد از تمام شدن درسم و برگشتن به اصفهان، تو یه شرکت مشغول کار شدم. برای اول کار خوبه. راضیم. امیدوارم که سال جدید سال پربارتری باشه. از نظر روحی هم خوب بود. خیلی خوب تونستم با شرایط کنار بیام و تونستم به استرس هام خوب غلبه کنم. این برام خیلی ارزشمنده.  

خدایا

شاید تو خیلی دوستم داری که یه همچین مواردی رو از جلوی پام برمی داری، ولی یه سوال: اصلاً چرا از اول می ذاریش؟!

خدایا کاسه صبرم رو بیشتر کن. لا اقل اگه می خوای این طوری و برای بارها و بارها امتحانم کنی اون قدر بهم توان بده که بتونم ازش بگذرم. اون قدر بهم صبوری بده که کفر نگم. اون قدر بهم صبر بده که بتونم خیلی چیزهای دیگه رو هم در کنارش تحمل کنم.  

نذار که خارم کنن! 

من ازت هیچ چیزی رو زوری نمی خوام چون اگه به زور ازت بگیرم زود ازم می گیریش، یا به جاش یه چیز دیگه رو ازم می گیری! نمونه هاش رو دیدم!

ولی خدا جون یه نیم نگاه بهم بنداز. شاید دلت به رحم اومد. من که خیلی گنه کارم خودم خوب می دونم. ولی تو که خودت خیلی کَرَم داری، تو که خیلی مهربونی، تو که بخشنده ای، از این همه گناه من بگذر.   

من تو رو نادیده نگرفتم، تو هم منو نادیده نگیر!

و منو به بیشتر از صبرم امتحان نکن.

چنگ و ...

من گاهی اوقات تو مسائل زندگیم دیر به اون چیزی که می خوام می رسم. ولی اون مواقعی هم که خیلی زود بهش می رسم جنبه اش رو ندارم و چون اون چنان زحمتی برای به دست اوردنش نکشیدم گاهی اوقات زحمت زیادی برای نگه داشتنش صرف نمی کنم! این ویژگی خیلی بدیه که دارم، چون مطمئنم اگه اون موقعیت خاص رو براش زحمت کشیده بودم با چنگ و دندون نگهش می داشتم. باید این ویژگی بد رو اصلاحش کنم.

زندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست 

و دلم بس تنگ است 

بی خیالی سپر هر درد است 

باز هم می خندم 

آن قدر می خندم که غم از روی رود