الان دارم می فهمم که خدا چه قدر دوسم داره! هیچ کارش بی حکمت نیست. همیشه برای من نشانه هایی قرار داده بود، که گاهی اوقات خودم سهل انگاری کردم تو دقت به این نشانه ها. ولی دیگه نمی خوام نسبت بهشون بی اعتنا باشم.
خدایا منو ببخش اگه ناشکری کردم.
دو روز که اصفهان داره بارون می یاد. و امروز این بارون به برف تبدیل شد. من یکی که کلی غافل گیر شدم. یادم نمی یاد که تو آبان ماه اصفهان برف اومده باشه.
چند روز که کلی فعال شدمو صبح ها می رم پارک، کنار زاینده رود. به که چه هواییه. جای همگیتون خالی.
قبلاْ می خواستم، اول به خودم ثابت بکنم که می تونم بعد به بقیه(یه عده خاص!)
ولی الان به این نتیجه رسیدم که اول باید به بقیه ثابت بکنم که می تونم، بعد به خودم!