من درخت بید خیلی دوست دارم. درخت بید برای من سمبل خونه های قدیمیه که از خشت و گله و حیاط بزرگی دارن که توش پر درخته و بین این درختها درخت بید هم به چشم می خوره همراه با تخت چوبی که زیر اون هست تا اهالی خونه از سایه اون استفاده کنن. همیشه یه همچین خونه ای تو ذهنه منه به اضافه اینکه کف ش ریگ باشه چون در غیر این صورت جارو کردنش سخته!
اما ذهنیات من کجا و خونه های این دوره زمونه کجا! زمین تا آسمون با هم فاصله داره.
چند روز پیش رفتم پارک. دنباله رودخونه خیلی جای قشنگیه. این درخت بید هم منو یاد ذهنیاتم انداخت! دیدم خوشگله گفتم یه عکس بگیرم بذارم اینجا.
از بچگی تنبل بودی حاله جارو کردن نداشتی
حالام که بزرگ شدی یه خونه می خوای که کفش ریگ باشه که اشغال ها پیدا نباشه{نیشخند }
خداییش خیلی اکتیوی
البته پیشنهاد می کنم فکر خونه رو از سرت بیرون کنی و بری توی یه باغ
با صفا ترم هست {چشمک}
اخه این خونه ها دیگه پیدا نمی شه
من چند روز در گذشته زندگی کردم ... توی ده ... با درخت و خاک و اب ... با کار و رنج و نان .
متن تو من رو به عقب برگردوند. ممنون.
توت مجنون بهتره میوه هم داره
این تصویری که تو ذهنت ساختی مطمئن باش روزی بدستش خواهی آورد.
سلام...
عجیبه که منم بید مجنون را دوست داشتم...بچه که بودم به ارر من دو تا از اونها رو بابام توی حیات کاشت...اما پشه هاش خیلی زیاد بود...!!!!!!!
سلام
یادمه کوچولو که بودم دفتر نقاشی مو برمی داشتم می بردم پیش این و اون می گفتم برام بید لیلی بکشین .... همه یا می خندین یا مات و مبهوت نگام می کردن !!!!!! به روزم روزات رنگ برف
دوست عزیز سلام
من نتونستم عکس سی و سه پل شما رو ببینم
اما بزرگ می نیسید و باز
خوشحالم که به وب شما اومدم
من دارم از عشق می گم تو وبم
دوست عزیز اگه روی عکس راست کلیک کنید و بعد گزینه show picture را بزنید عکس برای شما باز می شه.
سلام.
خوب بود وبلاگم؟ عکسا خوب بودن؟
من به خدا کمبود لینک دارم!!!
آخه عزیزم لینکو نمی شه به زور گرفت که!