زبل خان این جا، زبل خان اونجا، زبل خان همه جا!
آخ یادش بخیر، چه قدر این کارتونو دوست داشتم. چه قدر حال و هواش خوب بود. عاشقش بودم. کاش یه روز رو در سال اختصاص می دادن به اینکه کارتونهای دوره کودکی ما رو پخش می کردن. مطمئنم هر کدوم از اون برنامه ها برای ما یاد آور خاطره های زیادیه.
دوره ای که ما دبستان بودیم مدادهایی که تو بازار بود اغلب پارس مداد و ... بود و مثل حالا که رنگهای شاد و قشنگ نداشت که، بدنه مداد سیاه بود. یادمه همیشه ۳ یا ۴ سانتی متر از پایین مدادهای من خورده شده بود و رنگ نداشت! همیشه ام مامانم منو به خاطر اینکه ته مداد هام رو می خوردم دعوا می کرد. هر دفعه هم به من می گفت: آخه چرا ته مدادها رو می خوری؟! و من اصلاً یادم نمی یومد که کی خوردمش، برای همین هیچ وقت جوابی برای این سوال نداشتم!
ولی ته مدادا خیلی خوشمزه بودنا... نه؟؟؟
چه روزای خوبی بودن اون روزا...هیییییییی....
اول ل ل ل ل ل!
نازی! منم مدادخور بودم ناجور!!!
از کارتونای اون روزا نگو که میرم تو رویا! ماه بودن ... من عکس خیلیاشو تو کامپیوترم دارم ... احتمالا تو یه پست بذارمشون ... اگرم دوست داشتی هر کارتونیو بگو عکسشو برات بفرستم!... من که هروقت نیگاشون میکنم جیگرم حال میاد! :)
دو تا مطلب ذهن منو به خودش مشغول کرده!
اول اینکه من تو رو چه جوری می تونم از دوران گذشته بیارم بیرون . که اینقدر تو فکر اون موقع ها و کارتون ها نباشی
دوم اینکه خوردن ته این مدادا چه خاصیتی داشته ؟
شاد باشی
بوووووووووووووووووووووووووووووووس
بووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
خوردن ته مداد هیچ خاصیتی نداشته، فقط شاید من استرسهامو روش خالی می کردم و ناخاسته می خوردمش!
چند سال پیش روز (کودک و تلویزیون) میشد بعضی از این کارتونها رو دید نمیدونم هنوز هم هست یا نه
اگه از من میپرسیدن چه کارتونی رو دوست داری ببینی میگفت مهاجران
بید قرمز عزیز
منم حرفم همینه... بچگیتون رو نبازین...
ماهی سیاه کوچولو... بارباباپا... مداد رنگی ۲۴ تایی... بوی پاک کن... بوی مامان... یادگاری رو میز کلاس... پاک کردن تخته سیاه و مبصر...
خوب گفتی دوست من
سبز باشی
سلام عزیزکم...
خوبی گلم؟؟؟
با یه دردودل به روزم.بیا پیشم.خوشحال میشم.
با آرزوی بهترینـــــــــــها:بهــــــــــــار
سلام
یادمه یه کارتونی اون روزا میذاشت یه شخصیت داشت به اسم چوبین توی یکی از این قسمت ها داشتن چوبین رو کتک می زدن و من پای تلویزیون های های به حال چوبین گریه می کردم
اما کی دیگه الان کارتون نگا می کنه؟
لوازمالتحریر الان هم که دیگه ماشالا رنگ و لعابی داره واسه خودش
شاد باشی
گواش اینجا... گواش اونجا
الان مدادهای رنگی واقعا خوردنی هستند !!!
سلام.
وقت کردین به ما هم سر بزنین
یاد دوران کودکی همیشه دوست داشتنیه...
زیبا بود...!!!
مخصوصا قسمت مدادهاش...
با اینکه خیلی هم نگذشته اما همه چی عوض شده...
شاد باشی عزیز
سلام...
باورت میشه من اصلا هیچ کارتونی رو زیاد دوست نداشتم!!!!!!!!!
بیشتر بازی های جمعی با بچه ها رو دوست داشتم....
سلام ویه خسته نباشد برای شما
عجب مطلب باحالی گذاشتی یه حال وهوای عجیبی داره نمدونم بخندم یا گریه کنم و جدا یاد اون روزا بخیر دمت گرم خیلی باهاش حال کردم